ساعت دقیقا ده شب هست اونقدر شبها دراز است که ده بار شام و هله هوله و میوه خورده ایم و یک فیلم سینمایی به اسم فِیتَل اَترَکشِن دیدیم دوباره چای خوردیم باز هم آخر شب نشد. پس ناامید شده و به طبقه ی بالا رفتیم و روی تخت اتاق خواب دراز کشیده موبایل به دست مشغول فضای مجازی .من همزمان مشغول تماشای بامزه کاری های گربه های ایسنتاگرامم .و گاه نیم نگاهی به پنجره و چراغهای ساختمونهای بلند اون دورها میندازم که نورشون رو دوس دارم.
درباره این سایت